نجوا

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

معرفی اهداف مجموعه ی نجوا

هدف از برگزاری این برنامه ایجاد فضایی برای ارتباط فردی با امام عصر ارواحنا فداه و تقویت این رابطه در هر فرد می باشد.

ما در این برنامه به این موضوع متذکر می شویم که امام ، همچون خورشیدی است  در پشت ابر(1) . یک عده ای از این حقیقت - از این خورشید -  بهره می جویند و دریافت می کنند آنچه می خواهند ، حال ببینیم ما چه گرفته ایم ؟ آیا در مقاطع مختلف زندگی ، از وجود مقدس صاحب الزمان بهره می جوییم؟  نگاهی به زندگی خود بیندازیم و ببینیم آیا حواسمان بوده و از این خورشید بهره جسته ایم؟

غالب افراد با امام زمان علیه السلام ارتباطی عاطفی و درونی دارند ولیکن هستند افرادی که برای ایجاد یک رابطه قوی تر به دنبال راهکارند . راهکاری درست که بتوانند در کلاس و رتبه ای بالاتر با امام خود رابطه برقرار کنند و ردپای محبوب خود را در زندگی خویش ، بیش از پیش لمس کنند ، پس ما برای این دسته از افراد فضای دیگری را در همین تالار پیش بینی کرده ایم .

در این فضا افرادی که تمایل دارند در مرتبه ای بالاتر با امام خویش ارتباط برقرار کنند را دعوت می کنیم تا در این بخش با ما همراه باشند .

در این بخش سعی ما بر اینست که با تکیه بر روایات و احادیث راهکارهای ارتباط با امام از قبیل سلام کردن به حضرت همانگونه که به پدر خود سلام می کنیم یا دعا و صدقه برای سلامتی حضرت و یا دعا برای فرج ایشان از درگاه خداوند که فرج و گشایش کار ما نیز در گرو این امر است (2) را در کیفیتی که در خور یاران امام زمان علیه السلام است بیان کنیم .

امام زمان در زندگی ما نقش مجری اوامر خداوند را دارند ، و خداوند خود این مجری را معرفی کرده است و گفته اگر خواهان ارتباط با من هستی ، باید اول نزد مجری من - خلیفه من بر روی زمین – بروی واین معنای اصیل توسل است  (3)  .

برای هر دوی این ارتباط  ، قوائد و ضوابطی نیز رعایت می شود ، مانند آنچه در کتاب نورانی مکیال المکارم ، صاحب مکیال بدان اشاره می کنند .

در پایان افراد بانوشتن چند خط برای امام زمان خود ، تعهدی را بین خود و امام امضا می کنند و نزد خود نگاه می دارند که همواره در مسیری قدم بردارند که مرضی رضای خدا و امام عصر ارواحنا فداه باشد .

امیدست با برپایی چنین مراسمی ، گامی هر چند کوچک در جهت نصرت مولایمان حضرت صاحب الزمان (عج) برداریم . ان شاءالله .

پینوشت:

(1) قَالَ سُلَيْمَانُ فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ ع فَكَيْفَ يَنْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ قَالَ كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَاب‏ - کمال الدین ج 1 ص 207

(2) ْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏ - بحار ج 52 ص 92

(3) وَ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكَ لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي‏ - کافی ج 4 ص 551

بسم الله الرحمن الرحیم

بسته تبلیغی ایستگاهی نجوا

این بسته ی تبلیغی را می توان در قالب تابلوهایی که در یک مکان عمومی مثل پارک ، ایستگاههای اتوبوس یا تاکسی ، کوهستان ، مراکز خرید و ... نصب می شود به راحتی اجرا کرد .

مخاطبین با خواندن به ترتیب این تابلو های تبلیغی ، تهییج می شوند تا در انتها چند خطی با امام زمان خود صحبت کنند و بنویسند .

فردی هم به عنوان راهنما در آنجا حضور دارد که افراد را در این مسیر راهنمایی می کند و به سوالات احتمالی آنها پاسخ می دهد .

محتوای این تابلو ها در برگیرنده ی تذکر به وجود مقدس امام زمان (ع) در زندگی ماست و شاید غفلتی که ما نسبت به این بزرگوار تا به امروز داشته ایم و اینکه ارتباط با امام زمان (ع) داشتن را از کجا می توانیم شروع کنیم .

جملات تابلوهای نجوا :

تابلو 1 :

می دونی که نمی دونی یکی هست که خیلی دوست داره

        یکی که همیشه به فکرته !

  حالا اگه بدونی ...

براش چکار می کنی؟!

تابلو 2:

می دونی همه چیز دست اون کسیه که فراموشش کردی؟

می خواد مشکلتو حل کنه ...

دستتو بگیره ...

نگاهش نمی کنی؟!

تابلو 3 :

می دونی ، می تونی خوشحالش کنی؟

تولدش خیلی نزدیکه ...

نمی خوای یه هدیه بهش بدی؟

دست کم می تونی خوشحالش کنی ...

تابلو 4:

پدر ...

آشنای قدیمی ...

محبوب ...

فراموشت کرده بودم .

چه هدیه ای که زیباتر از اینکه دل محبوبمون رو شاد کنیم؟!

همین الآن بهترین هدیه رو بهش بدیم ...

باهاش حرف بزنیم ...

بهش سلام کنیم ...

تابلو 5 :

السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)

حالا که به محبوبت نزدیکتر شدی ،

می خوای چیزی بهش بگی؟

حتی شده تو یک خط؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت شما حضار گرامی و مهمانان عزیز .

در تالار نجوا پذیرای شما بزرگواران هستیم 

ما هممون می دونیم که امشب به احترام چه کسی اینجا جمع شدیم . کسیکه از بچگی حداقل با اسمش آشنا بودیم . کسیکه وقتی پای حرف بزرگترامون می شستیمو از سختی این دنیا بهشون شکایت می کردیم ، با امید می گفتن ،   دنیا اینجوری نمی مونه ، اون می آد ! برای زودتر اومدنش دعا کنید . و ما هنوز که هنوزه با امید زندگی می کنیم ، با امید ِ روزی بهتر .  دیگه فکر کنم هممون فهمیده باشیم که به دنیایی که اینجوری سوار سرسره شده و داره  می ره ته چاه نمی شه امید بست ، اینجا اونجائیه که خیلی این جمله رو می شنوینم : خدایا خودت کمکم کن ... خدایا خودت بچمو حفظ کن ... خدایا ... خدایا !

آره اینجا همونجائی که باید بریم در خونه خدا و التماسش کنیم که ما رو نجات بده ، التماسش کنیم که زودتر وعده ای که داد رو عملی کنه . کدوم وعده؟!   خدا خودش به منو تو ِ انسان وعده داده ، قول داده که جهان رو پر از عدل و داد کنه ، جهانو از این همه ظلم و فساد پاک کنه . ما هم به همین امید بستیم ، چونکه خدائی به ما وعده داده که هیچ وقت خلف وعده نمی کنه !

ما امشب اینجا جمع شدیم به احترام اون محبوبی که وعده ی خدا بدست او عملی میشه .

 این روزها ، ایام تولد این یگانه امید ماست . ما تو این تالار تنها چیزی که می خواییم اینه که یه قدم ، یه پله به این محبوب نزدیکتر بشیم ، می خواییم وقتی از این در خارج شدیم ، یک پیوندی و با امام ِ خودمون بر قرار کرده باشیم و دل مولامونو تو روز میلادشون شاد کرده باشیم . اما چکار می تونیم بکنیم ؟!

ما هممون وقتی دلبسته یک فرد می شیم و با اون ارتباط عاطفی برقرار می کنیم و او میشه محبوب ما ، مثل این می مونه که پا تو یک  مثلثی می ذاریم که یک ضلع اون مائیم ، یک ضلع محبوبمون و ضلع دیگر خدا . چرا می گم خدا؟!  چون وقتی از ته دل یکیو دوست داری ، هر اون چیزی  که خوبه رو از خدا برای اون فرد می خوای ، مثل مادری که آرزوش خوشبختی بچشه ، مثل پدری که تنها دعاش سعادت فرزنداشه ، مثل دوستی که برای سلامتی دوست دیگش صدقه می ده . خوشبختی ... سعادت ... سلامتی ...

ما هم تو این تالار می خواییم پا در مثلثی بذاریم که یک ضلع اون مائیم ، یک ضلع امام زمانمون و ضلع دیگرش خدا . خدا و امام زمان هواسشون به ما هست ، هوای ما رو دارن شاید این مائیم که غافلیم . اما چه جوری می تونیم خودمونو تو این مثلث حس کنیم ؟!  

بذارین براتون یه قضه بگم ، به مثال بزنم. اگه کسی بیاد و به شما بگه که یه فردی در یک جای دور که نه تو اونو دیدی نه اون تو رو دیده ، محبت ِ خاصی نسبت به شما داره و هر روز برای سلامتی شما صدقه می ده و بعد از نمازش شما رو دعا می کنه ، شما چه حسی نسبت به اون بهتون دست می ده؟!  جز اینه که شیفته و شیدای اون فرد می شین؟!  جز اینه که به هر نحوی که شده شما هم می خواین جبران محبت او رو بکنین؟!  غیره این اگر باشه ، همه قبول داریم که خلاف جوانمردیه !

حالا اگه ما این رابطه رو با امام زمانمون برقرار کنیم چه؟!  اگه هر روز برای سلامتی آقامون صدقه بدیم و براشون دعا کنیم فکر می کنین از اون طرف چه جوابی می گیریم ؟!  از اون طرف که با جوانمردترین فرد عالم طرفیم ؟! غیره اینه که اینجوری ما هم دعای امام زمانمونو پشت سرمون داریم ؟ دعای فردی که از بالاترین درجه حرمت در نزد خدا برخورداره؟!  چه سعادتی بالاتر از این ؟ چه ثروتی عظیمتر از این ؟

ولی این رابطه ما و امام زمان (عج) یک فرقی با اون مثالی که زدم داره ... منو تو اگه حتی نریم در خونه مولامون و یه همچین رابطه ای رو باهاشون برقرار نکنیم ، این محبوب داره ما رو نگاه می کنه ، مثل یه پدر هوای منو تو رو داره ، از دردامون درد می کشه ، اشتباهاتمون و گناهانمون قلبشو میشکونه مثل یه پدر!  چرا می گم پدر؟!

امام رضا (ع) کسی که ما ایرانیها خیلی بهش ارادت داریم و زیارت حرمشو دردو دل کردن اونجارو با هیچ چیز عوض نمی کنیم ، فرمودند : امام مثل پدر مهربان ، مادر دلسوز و برادر تنی همیشه در کنار ماست و هوای ما رو داره . منو توئی که اینجا نشستیم فرزندان این امامیم ، فرزندانی که پدرمون تو غربت غیبتش ، تو این تنهایی ، لحظه به لحظه منتظر ماست که بریم به سمتش ، اشتباه نکنیم ، پدرمون به ما نیاز نداره ، ما رو دوست داره . بله!  شاید ما از اون غافلیم . او پدریه که هرگز نمی خواد غرق شدن ما رو ببینه . هر یه گناه ما هر یه اشتباه ما قلب مولامونو می شکونه ، آقامون برای منو توئی که اینجوری غافلیمو داریم سقوط می کنیم ، اشک می ریزه ، پرده کعبه رو می گیره به خدا التماس می کنه که منو تو رو نجات بده و فرج رو نزدیک کنه ، کدوم یکی از ماست که حاضره گریه پدرشو ببینه؟!  

آره ...  این فرزنده که به پدرش پشت می کنه ولی پدر همیشه منتظره که فرزندش برگرده .

بلد نیستی چجوری با پدرت ارتباط برقرار کنی ؟! بلد نیستی چجوری بری در خونه امام زمانت ؟!

مگه صبحها که از خواب بیدار می شی به اولین کسی که سلام می کنی پدرت نیست ؟! امام مهربانترین پدر است .

مگه وقتی دلت می گیره دنبال یه دوست صمیمی نمی گردی تا باهاش درد و دل کنی ؟! چه دوستی نزدیکتر و مهربونتر از امام ؟!

مگه وقتی می خوایم با خانوادمون بریم مسافرت ، اول جاده برای سلامتی خودمونو خانوادمون صدقه نمی دیم ؟ اینبار بیایم برای سلامتی امام زمان صدقه بدیم تا این بزرگ هم برای سلامتی ما دعا کنن .

مگه تا حالا نشده کسی دلتو بشکونه؟  حقتونو بخوره؟ اونجائی که حق با شماست می تونین سرتونو بالا بگیرید و به خدا بگید خدایا من از حق خودم گذشتم ، تو هم از ما بگذرو امام زمانمونو زودتر بیار

ما هم اینجا برای همین دور هم جمع شدیم . اینجا می تونه اون نقطه بازگشت برای هممون باشه ، اینجا می تونه آغاز  یه پیوند باشه . می خواییم هر کدوم برای خودمون یه سندیو امضا کنیم که حکم ارادتمون نسبت به مولامونه ، می خواییم شاید برای اولین بار فرصت اینو پیدا کنیم که احساسمونو به پدرمون بگیم ، براشون بنویسیم .  حسی که نوشته بشه اون حسه نابه ! این نوشته سند ارادت و حس شماست نسبت امام زمانمون و پدرمون .

 روز تولدشونه ، نمی خواین یه هدیه بهشون بدین ؟!

اللهم عجل لولیک الفرج