ولایت و محبت

  • تاریخ ایجاد: چهارشنبه, 14 مرداد 1394
  • تعداد بازدید: 17074
می گویند سلطان محمود غزنوی اطرافیان زیادی داشت که از بین همه یک نفر را بیشتر دوست می داشت نام او ایاز بود. از قضا ایاز زشت رو بود و ظاهر زیبایی نداشت. همیشه اطرافیان سلطان به اواعتراض می کردند و از محبت زیاد سلطان به ایاز در تعجب بودند. یک روز سلطان محمود دستور داد همه اطرافیانش، خدم و حشم و ایاز آماده سفری باشند. مقدار زیادی ازجواهرات سلطنتی را هم، همراه خود برد. در راه به عمد صندوق جواهرات را باز کرده بود که
 
دوست عزیز ؛
چنانچه از بسته ی تبلیغی پیش رو رضایت داشته اید ، خوشحال می شویم که ایده های خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
ایده های خود را می توانید از طریق این لینک برای ما ارسال نمایید .

نظر دهید

شما به عنوان مهمان نظر ارسال میکنید.