دیدن روی تو چشم دیگری می خواهد

  • تاریخ ایجاد: پنج شنبه, 16 ارديبهشت 1395
  • تعداد بازدید: 7498
دیدن روی تو چشم دیگری می خواهد

﴿ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَى اللّهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ
وَ سَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهَادَةِ
فَینَبِّئُکمْ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴾  
دیدن روی تو چشم دگری می خواهد
باز همان داستان قدیمی را با نگاهی دیگر مرور می­کنیم:
مردِ عالِمی شاگردانی داشت که در میان آن­ها تنها به یکی دل بسته بود. شاگردان سبب این محبت را از استاد پرسیدند، گفت: فردا هر یک مرغی بستانید و در قربانگاه خلوتی سرش ببُرید که هیچ کس آن­جا نباشد؛ آن گاه مرغ را به مکتب­خانه آورید. فردا هریک از شاگردان به اطاعت استاد، مرغ کشته­ای را با خود آوردند و آن شاگرد ِتیزهوش مرغی زنده. استاد سبب ِزنده نگاه داشتن مرغ را از او پرسید. گفت: به هر خلوتی رفتم که تیغ  به گلویش بکشم، خدا را حاضر و ناظر دیدم و به ناچار از کشتن صرف نظر کردم؛ پس شاگردان علت محبوبیت او دانستند.
اما داستان به همین جا ختم نمی­شود؛ خدا می­بیند؛ ولی...
چشمان دیگری نیز در میان من و شما مأمور به دیدن­اند؛
چشمانی که شاهد اعمال ما هستند.
 به این داستان دقت کنید:
عبدالله، روغن فروشی بود که مدتی در خدمت امام رضا علیه­السلام مجاور بود. او یک بار که به محضر ایشان شرف یاب شد، عرض کرد: برای خود و خانواده­ام از شما التماس دعا دارم.
حضرت فرمودند:«آیا (فکر می­کنی) من شما را دعا نمی کنم؟! همانا اعمال شما هر روز و شب بر من نمایانده می­شود.»
عبدالله گفت: پذیرفتن این مطلب (که امام بر همه­ی اعمال ما آگاه است) بر من سنگین آمد. حضرت فرمودند:
آیا در کتاب خدای عزوجل نمی­خوانی: ﴿ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَى اللهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُ وَ المُؤْمِنُونَ﴾[1]: ﴿ و بگو: عمل کنید که خدا و رسولِ او و مؤمنان عمل شما را می­بینند.﴾
سپس حضرت فرمودند:« قسم به خدا منظور از مؤمنان (در این آیه)، علی بن ابی­طالب علیهماالسلام است.»[2]
بر اساسِ این آیه، مؤمنان - که همانا امامانِ معصوم­اند- اعمالِ ما را می­نگرند.
یکی از شیعیانِ زمان امیر­المؤمنین علیه­السلام به نام رمیله می­گوید:
سخت بیمار شده بودم. نزد امیرالمؤمنین علیه­السلام رفتم. ایشان به من فرمودند:
« ای رمیله! هیچ مؤمنی بیمار نمی­شود؛ مگر این­که ما هم به خاطر ِبیماری او بیمار می­شویم و غمگین نمی­شود؛ مگر آن­که ما هم غمگین می­شویم و دعایی نمی­کند؛ مگر آن­که به دعای او آمین می­گوییم و سکوت نمی­کند؛ مگر آن­که ما برایش دعا می­کنیم.»
عرض کردم: ای امیرمؤمنان! فدایت گردم، این مربوط به کسانی است که با شما در این مکان هستند. آن کسانی که در اطراف زمین اند چه­طور؟
فرمودند:« ای رمیله! هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست.»[3]
بر این اساس، امامِ معصوم اعمالِ انسان­ها را در همه­ی نقاط زمین مشاهده می­کند.
امام زمان علیه­السلام در نوشته­ای به شیخ مفید رحمه­الله فرمودند:
 
« ما به آن­چه بر شما می­گذرد احاطه علمی داریم و هیچ یک از خبرهای شما از ما پوشیده نیست... ما نسبت به رعایت حال شما کوتاهی نمی­کنیم و یاد شما را فراموش نمی­کنیم.»[4]
با این که امام عصر علیه­السلام غایب از چشم مردم­اند، به شرق و غرب عالم آگاهی دارند و نسبت به مؤمنان توجه خاصی می­کنند.
با این وجود تنها عده­ی کمی هستند که این حضور فراگیر امام را به گونه­ای احساس کنند که خود را در حضور امام بیابند و از انجام گناه شرم کنند.
چه بسیار افرادی که از انجام گناه در حضورِ کودکی احساس شرم می­کنند؛ اما غافل­اند که خدا و رسول و ائمه علیهم­السلام در همان حال نظاره­گر عملِ آن­ها می باشند!
چه کنیم که این حال در ما ایجاد شود که حضور امام غایب را بیش از پیش احساس کنیم؟
حدیث زیر، راهی فرا روی ما می­نهد:
امام سجاد علیه­السلام به ابو خالد کابلی می­فرمایند:
« ای ابو خالد! همانا اهل زمانِ غیبتِ او (حضرت مهدی علیه­السلام) که اعتقاد به امامتش دارند و در انتظار ظهورش هستند، از مردمِ همه­ی زمان­ها بهترند؛ زیرا خدای تبارک­و­تعالی چنان عقل و فهم و معرفتی به آن­ها عنایت فرموده که غیبت برای آن­ها به منزله­ی دیدار حضوری شده است...»[5]
آری! تنها باید به خودِ آن حجت خداوند توسل کرد که چشم عقل و فهم ما را بینا کند تا ایشان را حاضر و ناظر ببینیم.
ابو­بصیر از شیعیان امام باقر علیه­السلام می­گوید:
با حضرت باقر علیه­السلام داخل مسجد شدیم و مردم در حالِ آمد­و­شد بودند. حضرت فرمودند:
« از مردم  سؤال کن آیا مرا می­بینند.»
هرکس از آن­جا رد می شد از او می­پرسیدم: آیا ابوجعفر علیه­السلام را ندیدی­؟ می­گفت: نه، و متوجه حضور امام نمی­شد. تا این­که ابو­هارون نابینا وارد شد. گفتم: آیا ابو جعفر علیه­السلام را ندیدی؟ گفت: مگر نه همین است که این­جا ایستاده؟ گفتم: از کجا دانستی؟ گفت: چه­طور ندانم در حالی که او نوری درخشنده و تابناک است.[6]
آری! احساس ِحضور امام زمان علیه­السلام چشم دگری می­خواهد:
دیدن روی تو چشم دگری می­خواهد                                       دلم از آتشِ مهرت شرری می­خواهد
باید از هر دو جهان بی­خبرش گردانی                                  هرکه از کوی وصالت اثری می­خواهد
تا   مگر  تیر دعایم به اجابت برسد                                        ناله از سوز و نوایم اثری می­خواهد
لب خندان تو را دیدن و لبخند زدن                                         چشمِ گریانِ زِگُل پاک­تری می­خواهد
دلم سخت گرفتار توست؛ می­خواهم از این پس در هوای جان­فزای حضور تو نفسی تازه کنم و با تمامِ وجود حضور پدرانه­ات را احساس کنم.
ای مولای من! برای رسیدن به شیرینی احساس حضورت کمک­ام کن!

[1]. توبه(9): 105.

[2]. وسائل الشيعه 11: 387، ح5.

[3]. بصائرالدرجات: 259، باب 16، ح1.

[4]. احتجاج طبرسي 2: 323.

[5]. كمال الدين، باب 31، ح 2.

[6]. بحارالانوار 46: 243، ح 31.

 

دوست عزیز ؛
چنانچه از بسته ی تبلیغی پیش رو رضایت داشته اید ، خوشحال می شویم که ایده های خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
ایده های خود را می توانید از طریق این لینک برای ما ارسال نمایید .

نظر دهید

شما به عنوان مهمان نظر ارسال میکنید.